کوروشکوروش، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 14 روز سن داره

کوروش پسر عزیز ما

امروز بریم دکتر باشه مامانی

جیگر مامان چطور متوره؟ خوبی طلا؟ مامان فدات بشه امروز با بابا محمدت میرم دکتر ببینیم کی بریم سونو ازت عکس بگیریم آخه مامانت میخواد بدونه درچه حالی دیگه چه خبر ؟ اونطرفا هوا خوبه؟ دلت برای مامانی تنگ میشه؟ آخه من خیلی دلم برای تو تنگ میشه من باهات حرف میزنم صدامو میشنوی؟ بابایی صبح بوست کرد فهمیدی؟ قربونت برم جوجوی من ...راحت باش ...من فقط همینو میخوام دوست دارم ، وقتی بیای فکر کنم بخورمت دوباره بری تو دلم ... اما نه .. من میخوام پیشم باشی نمیخورمت مواظب خودت باش عزیزه من...دوست داره تو مامان و بابا ...
10 مرداد 1390

به دله مامان خوش اومدی عزیزم

سلام عزیزم ............سلام گل مامان..................سلام عشق من به دلم خوش اومدی قربونت بشم .... ایشالا سلامت بمونی و آخر 9 ماه بیای تو بغله مامان مرضیه روز دوم مرداد مطمئن بودم اومدی صبح که میخواستم بی بی بذارم قلبم داشت تو سینم بالا و پایین میپرید... دستام میلرزید ولی وقتی دیدم خیلی سریع نشون داد که تو هستی گریم گرفت از خوشحالی تو آسمونا راه میرفتم به بابا محمدت زنگ زدم گفتی که تو اومدی اونم خیلی خوشحال شد گفت برو زودی آزمایش بده ساعت 12 به آزمایشگاه زنگ زدم اونم گفت تو هستی با عدد 955 یعنی یه حضور پررنگ عزیزم اومدنت مبارک ، خوش اومدی ،کنار مامان و بابا بمون گلم دوست دارم ...بمون زندگیمون فقط تورو کم داره گلم مواظب خودت باش تو ...
7 مرداد 1390
1